ازدواج مانا (پایدار، بادوام)
۱. زندگی هایی که با سادگی شروع شدند و حالا احساس رضایت می کنند.
۲. دانشجویانی که ۵ تا ۱۰ سال از ازدواج شان گذشته و زندگی موفقی دارند.
۳. دانشجویانی که امکانات حداقلی مادی را در مسیر درست رفع نیازهای ضروری مثل سرپناه استفاده کردند و حالا زندگی آسان تری دارند.
(دانشجویان شهرهای مختلف)
ثبت نام در سامانه Ezdevaj.nahad.ir قسمت «ازدواج مانا» و تماس با شماره ۰۲۱۲۲۹۷۰۱۸۹ در تهران و یا مراجعه به همکاران اصفهان و شیراز
۴. معرفی زوج ها به برنامه های رادیویی و تلویزیونی و دعوت از آن ها برای انتقال تجربیات به هم سن ها و نسل های جدید
در نظر است زوج های جوانی که ازدواج آسان داشتند و بعد ۲-۳ سال از زندگی موفق هستند به برنامه های مختلف معرفی نماییم.
قبلا چند زوج موفق به برنامه رادیویی «دایره» و برنامه تلویزیونی «زوجی نو» و «سیمای خانواده» معرفی شدند
و حالا می خواهیم دو یا سه زوج به برنامه های جدید سیما معرفی کنیم تا در منزل با زوج جوان مصاحبه کنند.
اگر شما:
ازدواج آسان داشتید.
دو سه سال از زندگی تان گذشته
ساکن تهران هستید
و مایل به مصاحبه در منزلتان هستید
لطفا با ما تماس بگیرید. (مخصوص دانشجویان دانشگاه صنعتی مالک اشتر)
امیدواریم جوانان عزیز شاد و سربلند باشند.
جشنواره تکریم زوج های دانشجوی دارای فرزند متولد ۱۴۰۱ یا فرزند دو قلو متولد ۱۴۰۰
۱۵ میلیون تومان وام قرض الحسنه
دفترچه حساب ۲ میلیون تومانی به نام فرزند که با سود ۱۸٪ تا ۱۸ سالگی او مسدود است و رشد می کند.
هدیه ۱ میلیون تومانی مادر
ثبت نام در سامانه Ezdevaj.nahad.ir قسمت دردانه
تایید مدارک در دفتر فرهنگی دانشگاه
تلفن هماهنگی دفتر تهران 02122970189 و یا مراجعه به همکاران پردیس اصفهان و شیراز
شایان ذکر است:
هدایا و تسهیلات به دانشجویان دارای فرزند 1401در «همایش دردانه» اهدا می شود
«همایش دردانه» با هدف تکریم و ترغیب دانشجو در همه «استان ها» برگزار می گردد
تاریخ برگزاری همایش با توجه به تعداد ثبت نام های هر استان برنامه ریزی می گردد.
ثبت نام در سامانه با کامپیوتر و لپ تاپ انجام گردد با گوشی موبایل دچار اختلال می شود
طرح دردانه تا پایان سال 1401 ادامه دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
« تعالی خانواده با هنر نمایش »
هنر موهبت و نعمت خاص خداوند به انسان است. انسان، اين برترين خلقت الهي با عنصري به نام هنر، روح خود را صيقل ميبخشد و بهتر در مسیر کمال و رشد حرکت می کند. هنر رکن مهمي از حيات و فرهنگ آدمي است که توجه فراواني را به خود جلب و هواخواهان بسياري را متوجه خود ميکند.
هر هنرمندي به نحوي داراي اعتقادات و نگرشهايي است که به خودي خود در اثر هنري او نمايان ميشود. هنرمند مسلمان نيز داراي نگرشها، باورها و اعتقاداتي است که از جهانبيني الهي او نشات ميگيرد و در اثر او نمايان ميشود. بنابراين، وقتي فرهنگ، خدايي و ديني ميشود، شعر هنرمند، ديني ميشود، موسيقياش ديني ميشود، نقاشياش نيز ديني ميشود. ديني شدن هنر به اين مفهوم نيست که مثلاً موضوعي ديني همچون جنگ خيبر را نقاشي کنيم. البته آن هم نوعي حماسه ديني است، اما ديني و اسلامي بودن هنر يعني ما باورهاي خود از اسلام، فرهنگ اسلامي و حکمت اسلامي را در هنرمان جاري کنيم (ربيعي به نقل از آيت اللهي، 1388: 31). هنر ديني، هم برآمده از تهذيب نفس هنرمند است و هم بستري براي تهذيب اخلاقي او و اين همان هنر متعالي است.
در ميان انديشمندان اين حوزه، هنرمندي که فقيه مسلّم و اسلام شناس خبره باشد، مقام عظماي ولايت، حضرت امام خامنهاي مدظلهالعالي است که در طول سي سال، در سخنرانيها، پيامها، نامهها، مواعظ و ارشادات خويش به تبيين و بررسي اين امر پرداخته است. مقام معظم رهبري در بيانات خويش تعهد، تعالي و ديني بودن هنر را وابسته به سه عنصر محتوا، قالب و جهت ميدانند:
محتوا: «هنر ديني به هيچوجه به معناي قشري گري و تظاهر رياکارانه ديني نيست و اين هنر لزوماً با واژگان ديني به وجود نميآيد. چه بسا هنري صد در صد ديني باشد، اما در آن از واژگان عرفي و غيرديني استفاده شده باشد. ... هيچ لزومي ندارد که در محاوره سينمايي يا در تئاتر، نام يا شکلي که نماد دين است، وجود داشته باشد تا حتماً ديني باشد؛ [مثلاً] شما ميتوانيد در باب عدالت [که يک مفهوم عميق ديني است]، رساترين سخن را در هنرهاي نمايشي بياوريد، در اين صورت به هنر ديني توجه کردهايد. آن چيزي که در هنر ديني بهشدت مورد توجه است، اين است که اين هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هويت انسان و جامعه قرار نگيرد.»
قالب: «همه قالبهاي هنري، موهبتهاي خدايياند که بايد در خدمت خلق خدا و حامل آرمانهاي والاي خدايي باشند.» «اگر بهترين مضامين در يک قالب شعري بد ريخته شود، اثر مطلوب را نخواهد بخشيد. کار هنر با محتوا پايان نمييابد، قالب نيز ارزش بسيار دارد. ظرف نازيبا، مظروف زيبا را زشت جلوه ميدهد»
جهت: «بعضى خيال ميكنند هنر مساوى است با لااباليگرى و بىدينى؛ اين غلط است. ... آنچه در هنر ايراد دارد و اهل بصيرت هميشه ايراد گرفتهاند، جهت غلط هنر بوده است. هنر را كشاندن به جهت اغواى انسان و بىبندوبارى انسان، اين بد است؛ والّا هنر اگر با روح دين، با جهتگيرى دين باشد، از برجستهترين پديدههاى وجود انسانى است.»
با توجه به نکات بیان شده در مورد جایگاه هنر، ما هر ساله جلسات خانوادگی در سازمان ع.س ودجا، نهاد رهبری و ... با اهداف مشخص و با عنوان: طرح بصیرت، تعالی معنوی، خانواده ولایی و جلسات برخط، مشاوره های فردی، اردوهای زیارتی و نظایر آن برنامه ریزی و اجرا می کنیم.
متن حاضر پیشنهاد می کند با توجه بیشتر به قالب های هنری و معجزه هنر، بهره وری و نفوذ ارزش های الهی و مهارت های کاربردی در حوزه خانواده را افزایش بدهیم.
اميد است که مقبول حضرت بقيةالله روحيفداه قرار گيرد. ان شاءالله
بهبود شاخص های خانواده (افزایش بهره وری در جهت تعالی خانواده)
افزایش جذابیت جلسات خانوادگی دست اندرکاران جلسات انس و الفت خانوادگی سازمان ها و شرکت ها و راهکارهای مناسب سرگرمی
قبلا درباره شاخص های خانواده
و کلیات راهکارها
صحبت کردیم.
هدف اول از طرح زبان هنر: توجه به تاثیر هنر برای بهبود شاخص های خانواده است.گاهی یک طرح گرافیکی، نماهنگ، ترانه، تئاتر یا چند دقیقه فیلم ؛ از ساعت ها آموزش و مشاوره و سخنرانی، تاثیر بهتری در بهبود شاخص های خانواده اعم از : کاهش بزهکاری و آسیب ها و الگوسازی ارزش ها دارد.
هدف دوم: توجه به ابعاد متنوع هنرها و قابلیت بهره برداری از این نعمت الهی و جهت دهی به قالب ها برای رفع مشکلات بشر است.
هدف سوم: توجه به پیش زمینه های فراهم شده است. نیاز نیست از صفر شروع کنیم.
هدف چهارم: کامل کردن زنجیره های: تولید تا مصرف است. ما بهترین سوژه ها، هنرمندان، ابزارهای تولید و بازارهای مصرف را خودمان داریم ولی از مهارت شبکه سازی و کار تیمی برخوردار نیستیم. در حالی که شبکه سازی به عنوان ابزاری برای کاهش اصطکاکهای سازمانی و نیز غلبه بر فرایندهای بروکراتیک رسمی و ایجاد نوعی مزیت رقابتی انسانی در ساختار مکانیکی برای نیل به اهداف است. ما با شبکه سازی می توانیم با ایجاد ارتباط موثر، مسیر رشد و موفقیت را سریعتر از دیگرانی که صرفاً به تلاش و فعالیت تخصصی مشغول هستند طی کنیم.
امیدوارم در تمام فعالیت های حمایت از خانواده (کاهش آسیب ها و زمینه سازی برای رشد) از قبیل: آموزش، مشاوره، تسهیل مالی، همسان گزینی، پیوست ها، الگوسازی و بهره گیری از زبان هنر؛ شبکه سازی و کار تیمی را بهتری انجام دهیم.
اهمیت شبکه سازی Networking در کسب و کارها را در منبع زیر ملاحظه نمایید:
تعریف شبکه اجتماعی و راهکارها:
اهمیت کار تیمی Teamwork
موانع و راهکارهای کار تیمی
https://karboom.io/mag/articles/%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%DB%8C%D9%85%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
با یادآوری شاخص های خانواده، ارکان برنامه، اهمیت شبکه سازی و کار تیمی، به برنامه های «تعالی خانواده با بهره گیری از هنر» می پردازیم.
متاسفانه خانواده های ما روز به روز از سبک اصیل زندگی ایرانی و اسلامی دور می شوند. باید تلاش کنیم با برنامه ریزی و سرمایه گذاری فرهنگی و با بهره گیری از استعداد و هنر اصیل هنرمندان بومی، خانه هایمان را از آسیب های پیش رو و نوپدید مصون نماییم.
اعتیاد، همسر آزاری، کودک آزاری، کودکان کار، طلاق، از جمله آسیب های اجتماعی در کشور هستند . ما باید با استقبال از تلاش و همفکری داوطلبانه ی هنرمندان متعهد این آسیب ها را در قالب های مختلف هنری به خانواده ها گوشزد و یادآوری کنیم.
هنر یک ظرف است که در آن بخشی از آگاهی یک ملت را می توان قرار داد. معمولا سوالات سختی که خیلی ها دوست دارند به آن پاسخ ندهند و یا مطرح نشده باقی بماند، در هنر مطرح می کنیم؛ آن هنگام که داریم درباره معضلات اجتماعی حرف می زنیم.
استفاده از ظرفیت هنرهای 7 گانه به ویژه نمایش
استفاده از ظرفیت کار تیمی در مجموعه کارفرمایی
استفاده از ظرفیت خود ما به عنوان بازار مصرف
1. با توجه به تکرار برنامه های یکنواخت در سال های طولانی، انتخاب روش های جذاب و موثر در انتقال مفاهیم اهمیت زیادی دارد.
2. در میان ابزارهای انتقال پیام آموزشی و مشاوره، هنر نمایش به خاطر برقراری ارتباط رودرو و مستقیم با مخاطب تاثیرگذاری بیشتری در جامعه دارد و در سایر رشته های هنری کمتر این تاثیر پذیری وجود دارد.
3. رده ها به تنهایی امکان سرمایه گذاری و انتخاب روش های هزینه بر را ندارند، اما با تشکیل اتاق های فکر و آسیب شناسی رده های مشابه می توان به کمک هم افزایی ایجاد شده و سفارش کار بیشتر و استفاده از تخفیف جمعی در قرار با تیم نمایش و استاد مشاور، با تولید محتوای موثر، در تمام رده های هماهنگ شده استفاده کنیم.
4. بزرگترین بازار مصرف خود ما هستیم و نیازهای مخاطبین ما بسیار زیاد است. کار انجام نشده و خلاء های کسب مهارت زیاد هستند و کار روی مشکلات مخاطبین می تواند به بهبود سبک زندگی آن ها منجر شود.
5. فرزندان خوب و استعدادهای زیادی در محله ها، مساجد، دانشگاه ها و مدارس وجود دارند. برای فعال کردن آن ها مساله اول، بودجه نیست. هر چند که تجهیز امکانات و هزینه مدرس و حق الزحمه تمرین مهم است ولی مساله اصلی تماشاگری است که از کار استفاده و لذت ببرد. اگر کارهای تیمی ما تقویت شود و سفارش کار متناسب با نیازمان داشته باشیم، این بچه ها حتی در بوستان های نزدیک شبانه روز تمرین می کنند و خود را برای اجرا آماده می کنند و اولیا و دانشجویان هنردوست همکاری بی شائبه خواهند داشت.
هنر اول) موسیقی نظیر؛ نوازندگی، آهنگسازی و…
هنر دوم) هنر حرکات ورزشی نمایشی نظیر؛ آکروبات، سیرک، توپ ورزشی و…
هنر سوم) هنرهای ترسیمی نظیر؛ طراحی، نقاشی، عکاسی، خطاطی و…
هنر چهارم) هنرهای تجسمی نظیر؛ معماری و دکوراسیون، مجسمهسازی، خیاطی و طراحی لباس، شیشه گری و…
هنر پنجم) هنر ادبیات نظیر؛ نویسندگی، شعر، داستان، فیلمنامه و…
هنر ششم) هنرهای نمایشی نظیر؛ تئاتر، اجرای نمایشنامه، شعرخوانی، نقالی، تعزیه و…
هنر هفتم) هنر سینما نظیر؛ بازیگری، کارگردانی و…
هنر هشتم) هنر بازیسازی؛ طراحی و ساخت بازیهای ویدیویی و رایانهای و…
1. مسولین فرهنگی رده هایی که حاضر به همکاری با هم هستند به عنوان تیم کارفرما در کنار هم قرار بگیرند.
2. یکی از اصلی ترین آسیب های مشترک خانواده ها یا راهکارهای موثر فرهنگی و آموزش خانواده های کارکنان ودجا را انتخاب کنند. دقت کنیم که آسیب ها در میان رده ها، گروه ها یا ادارات توافق کرده مشترک باشد.
3. هم دلی و هماهنگی درباره نقشه دشمن و نقشه راه پیش رو جبهه خودی و درک درستی از آنچه می خواهیم و نیاز داریم، بسیار مهم است.
4. توجه به مراحل رشد انسان ها و تلاش برای جهت دادن به استعدادها و دغدغه های مخاطبان به تناسب شرایط شان مهم است.
5. در برنامه ریزی به زمینه ها و قالب های هشت گانه هنر توجه داشته باشیم.
6. برنامه ریزی در قالب دو سناریو باشد. شرایط کرونایی و شرایط عادی قابل استفاده باشد. در شرایط عادی نیاز زیادی برای جلسات بصیرتی، اردوها و زیارت ها؛ نیاز است. در شرایط کرونایی نیز با گستره کانال های پیش رو و جلسات برخط، اثرگذاری این روش ها کمتر نیست و نیاز و خلاء جدی وجود دارد.
7. برآورد مناسبی از هزینه نمایش نامه، تمرین و اجرا و مشایعت استاد مشاور همراه تیم نمایش داشته باشند.
8. تعداد نمایش مورد نیاز را در سال 1401 برآورد نماییم. هر کدام از اعضای تیم کارفرما نیاز به چه تعداد برنامه دارد؟
9. زمان بندی جهت پیشگیری از اختلاف در زمان های خاص مثل آستانه اعیاد که بسیاری از متولیان مایل به برنامه در ساعت خاصی هستند، انجام شود.
10. زمان کلی اجرای نمایش در یک برنامه فکر شود.
11. زمان ارایه توضیحات مشاور چقدر باشد؟ بهتر است مشاور به صورت بخش بخش همگام با نمایش صحبت کند یا در انتهای نمایش و با مشارکت حضار صحبت نماید؟ یا فقط نمایش باشد.
12. کنترل مرحله به مرحله نمایش نامه و فرایند کار مهم است، تا بعدا با اختلاف بین اعضای تیم کارفرما و پیمان کار مواجه نشویم.
13. انتخاب استاد مشاور در دسترس و خوش صحبت که خیلی از نظر زمانی در تنگنا به ویژه در مناسبت های پیش رو نباشد.
14. در زمینه فوق نمایش نامه نوشته شود. متن نمایش با دقت استاد مشاور و تیم کارفرما باشد.
15. تیم هنری مناسبی برای تمرین و اجرا انتخاب شوند.
16. فرایندها با نظارت تیم کارفرما انجام شود.
17. اجرای برنامه ها در شهر مورد توافق به صورت آزمایشی اجرا شود و در صورت مطلوب بودن در سال بعد با هماهنگی مسولین ارشد مناطق کشور، تیم نمایش به صورت فشرده در رده های آن مناطق اجرا داشته باشند.
18. همکاری مدیریت محترم هنری سازمان و استفاده از تجربیات ایشان در تمام مراحل و کنترل کیفی محتوای تولید شده ضرورت دارد.
برای تعالی خانواده به کمک ابزارهای هنری؛ لازم است مبانی اسلام، آیات خداوند و احادیث اهل بیت پیامبر اکرم(ص) در حوزه خانواده شناخته شود و با زبان هنر تبلیغ و فراگیر شود.
یکی از ساده ترین و شیواترین منابع برای درک دیدگاه اسلام در این باره: دریافت دیدگاه های ولی فقیه جامعه به عنوان مفسر و مبین دیدگاه اسلام است.
جدول جالبی از دسته بندی موضوعات مهم «زن و خانواده» در نظام فکری حضرت آیتالله خامنهای در سال 98 جمع آوری شده است
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44892
*ویدئوهای ارزشمندی از بیانات رهبر انقلاب درباره زنان و خانواده در مرجع زیر آماده است و دسترسی آسانی برای تنظیم شعر ترانه، نمایشنامه و انواع بهره برداری هنری فراهم است.
https://www.aparat.com/reyhaneh
یکی از دوستان صحبت های آقا را در جمع زنان و خانواده شهدای مدافع حرم به صورت شعر تهیه کرد و این زنجیره باید کامل شود. منابع زیر نیز از زوایای مختلف به مسایل مرتبط با شاخص های خانواده پرداختند و با توجه به سلیقه نمایشنامه نویس و سیاست کارفرما قابل استفاده هستند.
· شهید مطهری: داستان راستان
· علی دوانی: داستان های ما ، ناشر شرکت چاپ و نشر بین الملل (از منابع دینی)
· سیده سارا شفیعی: کتاب من (اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم، 97 داستان کوتاه برای آرامش)، نشر بهار سبز
· مسعود لعلی: شما عظیم تر از آنی هستید که می اندیشید (مجموعه کتب)، نشر بهار سبز
· کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/khanevadeh_man_ir
· سایت خانواده مهربان http://www.khanevadeh-man.ir
· سایت http://www.dastanak.com
· دریافت نمایشنامه های جمع آوری شده در فراخوان جشنواره ثمر، نمایشنامه نویسی برای آثار (صحنه ای، کودک و نوجوان، محیطی و میدانی) شرکت در فراخوان نمایشنامه نویسی تا دی ماه 1400 فرصت دارد و امکان تفاهم نویسنده و مجریان هم فراهم می شود. علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر می تواند با شماره تلفن های ۸۸۵۵۴۰۱۸- ۰۲۱ و یا ۰۹۹۰۲۷۵۱۶۷ تماس بگیرند. همچنین توضیحات فراخوان، روش ارسال و داوری در وبگاه زیر منتشر شده است:
· دریافت نمایشنامه های جمع آوری شده در فراخوان جشنواره طلوع امید وابسته به سازمان بهزیستی در سال های گذشته بوده، کارهای خوبی جمع آوری شد و به اسیب ها می پرداخته است.
· استفاده از خاطرات مشاورین، مددکاران، قضات دادگاه خانواده، راهنمایان انجمن های ترک اعتیاد؛ نیز اهمیت زیادی در خلق ایده های اثربخش هنری برای ما در بر دارد.
در بخش بعدی نمونه فایل ها و سوژه ها تقدیم می شود.
برای بهره گرفتن از ظرفیت عظیم هنر: پیشنهاد اول، استفاده از طرح های گرافیکی موجود است:
*محصولات گرافیکی ریحانه از بیانات رهبر معظم انقلاب
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=19693&nt=29
*بنر ارزش زندگی و اسلایدهای آن : حجم 41 مگا بایت / بنر قبح طلاق و اسلایدهای آن : حجم 2 مگا بایت / طرح های گرافیکی مرتبط با ازدواج و انتخاب : حجم 58 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت افقی1 : حجم 66 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت افقی2 دریافت پوشه زیپ به حجم 89 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت افقی3 دریافت پوشه زیپ به حجم 53 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت عمودی1 : حجم 73 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت عمودی2 : حجم 95 مگا بایت / طرح های گرافیکی با کیفیت عمودی3 برداشت از احادیث امام رضا(ع) : حجم 92 مگا بایت/ طرح های کم حجم : حجم 59 مگا بایت / مجموعه پوسترهای خانواده در کلام امام رضا(ع) / چندین لوح زیبا در مورد وظایف و جایگاه زن مسلمان ایرانی / پنج پوستر از بیانات رهبری / چند پوستر با موضوع زن و حریم خانواده/ طرح گرافیکی و آلبوم تصاویر پوسترهای خانواده در وبلاگ زیر بارگذاری شده است:
پیشنهاد دوم، تولید نماهنگ، کلیپ و قطعات موسیقی و اجراست:
*دریافت نماهنگ و مصاحبه از گزیده بیانات رهبر انقلاب در موضوعات زن و خانواده
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=19693
*دریافت ترانه ی پاپ با مضمون زن و با عنوان: «الگوی سوم» : زن ایرانی پیرو حضرت زهرا سلام الله علیهاست. شعر آن از آقای امیرپیرنهان و بر اساس گفتگوهای مقام معظم رهبری با خانواده شهدای مدافع حرم است. آهنگ ساز و خواننده: آقای امید معنوی است. متن شعر و فایل ترانه به شکل زیر است:
تو دنیا بعضی ارزش ها برای آدما هیچه
جهان جای بزرگی نیست خبرها زود می پیچه
زنهای شرقی و غربی می خوان الگو بشن اما
اما تو الگوی جدیدی که تفاوت داری با اون ها
یه جوری زندگی کردی که دنیا رو تکون دادی
یه تعریف جدید از زن تو این سال ها نشون دادی
تو دنیایی که از زن ها عروسک ساختن بانو
هنوزم خیلی آدم ها تو رو نشناختن بانو
توی این هشت سال هایی که گذشت و صبرتو دیدن
جهاد و عشق و ایثار و تو دنیا با تو فهمیدن
داری راهی رو می ری که شبیه حضرت زهراست
همه دنیا به چش دیدن که ایران مهد زینب هاست
تو هم فرزند زهرایی دل تو زینب و می شناخت
همین پاکی همین غیرت ازت الگوی سوم ساخت
تو مجکم ایستادی که همه دارن خبر می شن
دارن هرروز زن های مجاهد بیشتر می شن
دارم از تو می گم اما ندارم از تو تعریفی
چنان تاثیر داری که نمی شه داشت توصیفی
دانلود دریافت فایل ترانه «الگوی سوم»
http://music.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=368179
* ترانه حضرت مهتاب، با صدای حامد زمانی در وصف حضرت زهرا (س)
http://music.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=368179
* ترانه دختر مسلمان
ترانه کودکانه دختر مسلمان، نامش خدیجه است، نُه سال دارد/ در دفترش نیست یک نمرۀ بد/ مانند گلها پاکست نامش/ جاریست هر جا عطر سلامش/ او مثل مادر، پرهیزگار است/ چادر نمازش رنگ بهار است ...
متاسفانه ترانه های افت شاخص های خانواده با اشاعه کلی غنا یا انتقال مفاهیم تضعیف کننده خانواده زیاد هستند. به نمونه زیر در مفاهیم مطرح شده دقت کنید. (نمونه تلاش ها در جهت مخالف):
تئاتری را می توان اجتماعی عنوان کرد که به معضلات و آسیب های اجتماعی جامعه بپردازد و هنگامی که مخاطب، نگاه جدیدی بر اساس اجتماع زندگی شان از نمایش به دست آورد، با تئاتر هم ذات پنداری می کند.
جنبه اندیشه ورز بودن تئاتر و توجه به آسیب ها یا زمینه سازی برای رشد و الگوهای مناسب خیلی مهم است ولی نباید از جنبه سرگرم کنندگی هم غفلت شود. در کنار مولفه اندیشه ورزی، تئاتر باید سرگرم کننده نیز باشد تا مخاطب تا انتها بر صندلی سالن تکیه بزند و اساسا سرگرم کننده بودن، جزو لاینفک هر هنری است و نباید به بهانه پرداختن به معضلات اجتماعی، سرگرمی را از آن حذف کرد. (گفتگوی رادیویی امین میری و نازنین سهامی زاده از کارگردانان تئاتر)
انتخاب یک یا چند سرفصل مناسب از موضوعات زیر:
1. مهارت های عمومی زندگی مثل: همه افراد این مهارت ها را تا حدی بلدند ولی اغلب علمی و موثر نیست.
خودشناسی
مدیریت زمان
مدیریت هیجانات
حل مساله
2. دقت در انتخاب همسر
ازدواج به خاطر ثروت و زیبایی
ازدواج با راه دور و تداخل ها
3. دقت های بعد از ازدواج
3.1. قبل از مشاجره ها
رضایت زناشویی زمینه ساز کاهش تعارض نامعقول
پرهیز از نامحرمان و پورنوگرافی جنسی
کنجکاوی متناسب
اعتماد را پاس بداریم.
آراستگی
گذشت و سازش
صحبت های شبانه
زمان مناسب برای انتقاد
پرهیز از دخالت دادن خانواده
پرهیز از بدگویی خانواده همسر
برخورد عاقلانه با بدگویی درباره همسر
3.2. موقع مشاجره
برخوردهای نادرست یا مقطعی
برخورد صحیح در هنگام مشاجره (کنترل هیجان، انعکاس و بیان نظرات)
3.3. بعد از مشاجره
فکر درباره عوامل و دلایل ناراحتی ایجاد شده
تلاش برای رفع منطقی علل مشاجره
3.4. تعریف، اهمیت و راهکارهای شش گانه مهارت تاب آوری در مشکلات زندگی متاهلی (مهارت حل مساله، مهارت گفتگو و هم دلی، مهارت اعتماد به نفس و احاس هویت به جای یاس و ناامیدی و البته پذیرش اشتباهات، مهارت درک اشتباهات فاحش و پرهیز از رفتارهای نابالغانه، مهارت درک درست و پرهیز از اغراق و فاجعه سازی، مهارت توکل، معنویت و انس با خالق هستی
فرندان عزیز
سلام
سال گذشته
*زهرا با حفظ قرآن کریم، نازنین با تولید محتوای چند رسانه ای، کوثر با بیان رشادت های شهید سلیمانی به زبان چینی، علی رضا با بازاریابی محصولات کشاورزی روستائیان در فضای مجازی، سیدمهدی با ساخت بازی رایانه ای و جشنواره پژوهشی، ندا با رنگ آمیزی و فروش وسایل تزیینی و مهدی با کارافرینی همراه بچه های بسیج
کارهای ارزشمندی انجام دادند.
*شما برای فراغت تابستان چه علایق و برنامه ای دارید؟
*ایا به استعداد، علاقه و نیاز بازار توجه دارید؟
با ما تماس بگیرید.
دل ها به هم نزدیک بود.
با تمام بحث های پیش آمده عاشق هم بودند.
اولش با یک احوال پرسی ساده شروع شده بود.
چه عاشقانه هایی ساختند
چه قندها که در دلشان آب نمیشد.
با گرفتن یک شاخه_گل سه روز چقدر ذوق میکرد.
وقتی صدای پیام گوشی میآمد دلش میریخت.
به خاطر کم محلی چه شب ها که گریه نکرد.
برای جشن تولدش چه برنامهریزیهایی کرده بود.
ولی همه اینها سه سال بیشتر طول نکشید.
که در آخر با تنفر به جدایی ختم شد. ...
سه سالی که لذت خیلی از کار ها زیر زبانش رفته بود.
دو سال بعد ازدواج کرد.
اما...
دیگر با یه شاخه گل نامزدش قند توی دلش آب نشد.
صدای پیام، زیاد جذابیت نداشت.
غافلگیری ها مزه ای نداشت.
قبلا طعمش را چشیده بود.
توقع چیزی بیش از این ها را داشت...
چه دوستی هایی که باعث شد زندگی ها بعد از ازدواج یکنواخت باشد و حتی غم زیاد شود.
در دوره اول دل ها به هم نزدیک بود اما عقل ها...
این داستان به شما کمک می کند تا نگاه برخی از مراجعین را اصلاح نمایید.
❤دقت کنید افرادی که درگیر دوستی می شوند دچار پورنوگرافی جنسی می شوند. برخی از جوانان به صحنههای آلوده روی گوشی تلفن همراه یا تصاویر ماهواره ای و دوستی نامحرمان توجه میکنند و یا در خیابانها به نامحرمان دقت میکنند. چنین جوانانی فیلمبرداران خسته هستند و دو دوره زمانی صدمه می خورند.
قبل ازدواج، انرژی که خداوند برای تحصیل، یادگرفتن تکنیک ها، ورزش و غیره در وجودشان قرار داده با تحریک نابجای جنسی پایمال میکنند
و بعد ازدواج در بیشتر موارد، قدرت ابراز محبت واقعی را به همسر و فرزند خود از دست میدهند.
تحقیقاتی توسط مسلمانان و غیر مسلمانان انجام شده است. شما میتوانید با کلیدواژه هایی مثل: هاله، پورنوگرافی جنسی و نیروی مانیه تیزم در اینترنت و کتابها تحقیق نمایید.
❤ با توجه به مواردی که مطرح کردیم به مراجعین بگوییم: مراقب باشید، سخت است که قلب تان دوباره داغ شود!
کاربرد این صحبت ها حداقل در دو مورد است: اول هشدار به بچه ها که آشنایی اولیه با هدف ازدواج باشد و قدم به قدم با راهنمایی والدین و مشاور جلو بروند. کاربرد دوم وقتی است که مراجعی میآید و قبلا سابقه نامزدی یا دوستی داشته، او ناراحت است که چرا همان احساس قبلی برایش تکرار نمیشود. معرف باید نقش درستی در تعدیل نگاه متقاضی داشته باشد تا به او کمک کند.
نمایش نامه با هدف توانمندی در مهارت های
* مهارت خودآگاهی
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
* مهارت همدلی
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
* مهارت روابط بین فردی
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
* مهارت مقابله با فشار عصبی و کنترل خشم
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند
* مهارت حل مسئله
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
* مهارت تصمیمگیری
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیری های او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
* مهارت تفکر خلاق
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم.
با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
* مهارت تفکر نقادانه
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار میکنیم.
* مهارت مقابله با افسردگی
به طورکلی مثبت اندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می کند. شما می بایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تأثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش کنند.
یکی این که با افزایش سن آقایان بعد از 25 سالگی، بر اساس یک تابع نمایی احساسات او در مجذوب شدن رو به کاهش مینهد و از سوی دیگر وقتی یک نفر هیجان زیاد نامزدی یا دوستی را تجربه کرده بسیار کم احتمال دارد که آن تجربه برای او تکرار شود. پس بدانید که خیلی طول میکشد و مشاوره میخواهد تا قلب انسان دوباره داغ شود. در مشاوره ها، مساله مواجهه با شکست های عاطفی موضوع مفصلی است.
به آن ها بگوییم اگر قبلا این احساس را آگاهانه یا ناآگاهانه تجربه کردید و حالا در خواستگاری جدیدتان به آن احساس دست نمی یابید، بهتر است با مشاور مشورت کنید و چه بسا ناچار باشید انتظارات خود را تعدیل کنید. پس، از تاثیر افزایش سن خود و تاثیر گفتگوی قبلی غافل نباشید. گل آوردن و هدیه دادن های بعدی و انتظار اس ام اس ها در آشنایی های بعدی، جذابیت، گرما و شور اولین گفتگو را ندارد.
این توضیحات به معنای تن دادن به ازدواج غلط نیست یا پذیرش ازدواج به خاطر ترحم نیست.
* بدون تعارف اگر بخوام بگم، یکی از چیزایی که برای ما مردا مهمه زیباییه!
* البته برای خانوما هم مهمه و مفصل در مورد زیبایی و آرایش آقایون توپستای قبلی صحبت کردم ولی ما مردا هستیم که مخصوصا تو سنین پایین تر، ممکنه در مورد زیبایی خانوممون فکر کنیم. یا حسرت بخوریم که فلان زن زیبا تره یا قشنگ تره. یا بعضی وقتها احساس بکنیم یه چیزی رو از دست دادیم.
* زیبایی و جذابیت و لذت چند واژه نزدیک به هم هستن ولی خیلی باهم فرق میکنن.
خیلی وقتا از مشاورا و ... شنیدیم که زیبایی همه چیز نیست و اخلاقه که مهمه!
* ممکنه اون زیبایی دیگه برای شما جذاب نباشه یا اصلا تو یه حادثه از بین بره، اون وقت کسی که فقط برای زیبایی ازدواج کرده، دلیلی برای ادامه زندگی نداره. یا معمولا میگن عاشق زیبایی درون طرف باش، زیبایی ظاهری زود از بین میره یا برات عادی میشه.
* میخوام یه چیز دیگه بگم: جذابیت با زیبایی تفاوت بسیاری باهم دارن. عشق ماندگار محصول جذابیته نه زیبایی. زیبایی فقط جرقه عشق رو روشن میکنه اما جذابیته که باعث روشنایی زندگی و پایداری گرمای شعله عشق میشه.
وقتی که با صورت زیبا روبرو میشین، منطقه و مرکز لذت مغز(pleasure center) تحریک شده و یکسری فعالیتهایی انجام میده.
* شناختها و عادتهای جامعه و سلیقههای شخصی در ادراک زیبایی، تصویری رو از زیبایی برای شما طراحی میکنه. یعنی هم عادتها و آداب رسوم جامعه در زیبایی شناسی شما تأثیر داره و هم سلائق شخصی شما.
* به عکسهای دوران قاجار که نگاه میکنین متوجه میشین که زنانی کوتاه قد، درشت اندام، با ابروان بلندِ پیوندی احیانا با خالی روی صورت الگوی زنان زیبایی آن روز بودهاند. یا اگر سری به کتب تاریخ بزنین، متوجه میشید مردان هوسران جزیره العرب در آرزوی زنهایی با اندام درشت بوده اند. اما امروزه کاملا برعکس شده، در مخیله من و شما نمیگنجد که بخواهیم چنین زنانی رو زیبا بدونیم.
* پس هرکس برای خود تصویری از زیبایی دارد. وقتی شخص صورت زیبا رو میبیند، منطقه لذت مغز او تحریک میشه و پیامهایی را به هیپوتالاموس جانبی در مغز میفرسته که باعث رفتارهای هیجانی میشه.
* پس زیبایی با این خصوصیت، لذت رو در ذهن شما تحریک میکنه. اما عشق مرکب از شادی و لذت + رضایت و پذیرشه ، و زیبایی فقط ممکنه جرقه عشق بزنه یعنی همان لذت اولیه رو تحریک کنه.
* اما برای پایداری احساس عشق نیازمند پایداری این احساس لذت واحساس رضامندی هستیم .
* شما فرض کنید زنی باچهره بسیار زیبا دارای اخلاقی بسیار بد است .به قول خودمون خیلی گنده دماغه واخلاق نداره و اصلا نمیشه تحملش کرد. زیبایی او منطقه لذت رو تحریک میکنه ولی این گنده دماغی او قسمت دوم عشق رو هدف قرار میده. یعنی عشق یه پاش میلگنه.
* اینجا دو مسیر عصبی شکل گرفته:
1- مسیر عصبی مابین درک زیبایی و پیام مغز به ایجاد احساس رضایت و یکسری رفتارها
2- مسیر عصبی مابین درک نفرت ناشی از اخلاق گند او و ایجاد احساس نارضایتی و یکسری رفتارها
در صورتی مسیر عصبی اول تقویت میشه که دائما تقویت شه. اما با ایجاد مسیر عصبی دومی، مسیر عصبی اول تضعیف میشه.
* پس اگر زنی با زیبایی متعادل و معقول با اخلاقی خوب باشه هردو عنصر عشق رو تأمین میکنه و مسیر عصبی درک احساس زیبایی و احساس رضایت دائما درحال تقویته و تضعیف نمیشه. پس عشق ماندگار میشه
* پس زیبایی عامل ایجاد جذابیت میتونه باشه اما تنها ترین عامل نیست. و زیبایی ممکنه فقط جرقه عشق رو بزنه اما این جذابیته که عشق پایدار به شما هدیه میده. و جذابیت حالت پایدار محصول از زیبایی معقول و خلق جذاب وخوبه.
پس آنچه برای مردا مهم تره در ادامه زندگی یا در سنین میانسالی و بالاتر: اخلاق طرفه نه زیبایی او و ممکنه با خودمون بگیم: اگه زن هزارتا زیبایی هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه به درد هیچی نمیخوره و اصلا چهره زیباش به چشم نمیاد ولی اگر طرف اخلاق داشته باشه حالا زیبایی آنچنانی هم نداشته باشه، خیلی دوست داشتنی تره.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
1- هیچ وقت تو این زندگی روی خوشبختی رو ندیدم!
2- میدونی چقدر خواستگار داشتم! چه خواستگارهایی داشتم! یکیشون وضعش خیلی توپ بود!
3- چه بخت بدی داشتم،
شوهرش میگه: منظورت کی بود؟ منظورت منم
خانم میگه: خوب خودت همیشه به من میتوپی، هرچی دلت میخواد به من میگی؟ انتظار داری من هیچی نگم!
خوب میرفتی با همونایی که دلت میخواست ازدواج میکردی؟ چرا به من گفتی بله و منم بدبخت کردی.
4- عجب ماشینیه ! کاش اینو میخریدیم! نظرت چیه؟
خانمش میگه: با این حقوقی که تو میگیری؟ !! ما صد سال دیگه هم نمیتونیم! همیشه من آرزو به دل موندم! هروقت خواستیم یه چیز بخریم، پس انداز کردیم، همه همه چیز دارن. چقدر باید تو دل خودم بریزم.
5- امروز رفته بودم خونه خواهرم، مبلاشون رو عوض کردن. عجب رنگی داشت. من همیشه دوست داشتم ازاین جور مبلها داشته باشم.
این گفتگوها «به رخ کشیدن» نامیده میشود. «به رخ کشیدن» از گونههای خطرناک برهم زننده اقتدار مرد است و شکست اقتدار در مرد اصلی ترین علت رفتارهای پرخاشگرانه مرد است. و یکی از اصلی ترین عوامل اختالات وتعارضات موجود در تعاملات بین زوجین است.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
* هروز وقتی ظهر خسته و کوفته از سر کار بر میگردم میبینم هنوز نرسیده خونه!
مجبورم نهار رو یا سفارش بدم از بیرون یا یه تخم مرغی چیزی آماده کنم!
* نمیدونم من مرد خونم یا اون!
هروز هم بحثمون میشه، میگم ما چی توی زندگیمون کم داریم که تو میری سر کار!
بارها و بارها بهش گفتم من راضی نیستم تو کار کنی!
از صبح تا ظهر میدوم وقتی هم میام خونه که یکمی آرامش پیدا کنم و استراحت کنم که ...
* خانوم میگه:
من که کُلفَت نیستم، منم دوست دارم برم سر کار، دستم توی جیب خودم باشه.
تازه یه کمک خرج هم هستم واسه آقامون!
بعضی از خانومها ممکنه اینجوری بگن:
والا با این خستگی شام هم درست میکنم، لباسها رو هم میشورم، تازه کارهای خونه رو هم انجام میدم.
* آقا میگه: لباسارو که لباس شویی میشوره!
شام هم که یه چیزی رو مخلوط میکنی میزاری داخل فر!
آخه این شد زندگی؟!
این شد آرامش؟!
من یه زندگی نرمال و معمولی میخوام!
حاضرم عصرها هم برم سرکار ولی تو کار نکنی و تو خونه باشی!!
.
.
* زن مأمن و مأوای خانه و خانوادست!
بعضیخانومها فکر میکنن همه چیز کار کردن و پول در آوردنه!
ولی یادشون رفته که هرکسی وظایفی داره!
کار خارج از خونه وظیفه مرده و کارهای داخل خونه وظیفه زن!
* بعضیها هم که خونه داری و وظایف داخل خونه رو کوچیک میبینن!
فکر میکنن انجام کارهای خونه، نگهداری از بچهها و تربیت اونها، عشق ورزیدن و ایجاد فضای صمیمی داخل خونه، کُلفَتی کردنه!!!!
* علت عملکرد این خانومها چند تا چیز میتونه باشه:
1- ازخونه وخانواده فراری هستن و میخوان این جوری فرار کنن!
2- خانهداری رو یک نواخت میبینن و از یک نواختی فراری هستن! از وظایفش به درستی آگاه نیست و این توهم براش پیش میاد یا یه نفرقبل از ازدواج این توهم رو برای خانوم ایجاد کرده!
3- به دنبال جبران کمبود هاشون هستن (کمبود ارتباط _کمبود دیده شدن و...)
4- بانقش خودشون در زندگی آشنایی ندارن
5- به دنبال استقلال مالی هستن
البته که علتهای دیگهای هم وجود داره و ممکنه این علتها در مورد همه صدق نکنه!
* اما خانومی ممکنه بگه:
چه مشکلاتی به وجود میاد اگر من کار کنم؟
اینجاست که باید مشکلاتیکه ممکنه پیش بیاد رو بشمارم:
1- ممکنه مرد کم کم تنبل بشه و سر کار نره و بشینه توی خونه.
چرا؟ چون شما که کارهای خونه رو بالاخره چه کم چه زیاد انجام میدی، پول هم که در میاری پس احساس میکنه کار کردنش بی فایدس و میشینه توی خونه!
2- مرد اون احساسصمیمیت و عشق رو در خونه پیدا نمیکنه و وقتی پیدا نکرد جای دیگه دنبالش میگرده، اونجاست که ممکنه شلوارش دو تا بشه!
3- نفوذ افراد از خارج از خانواده بر مرد افزایش پیدا میکنه و مرد ناخواسته ممکنه توی دام خانومهای دیگه بیفته!
۴- زندگی یک نواخت میشه و کم کم روابط سرد میشه و ممکنه که به طلاق هم بکشه!
* وقتی بیشتر دقت کنیم متوجه میشیم در خانوادههایی که خانوم خانواده علاوه بر مرد خانواده شاغل هست، شادی و نشاط کمتر، تفریحات بسیار کم وبه ندرت، مسافرت و استراحت هم که در بیشتر موارد اصلا وجود نداره!...
درباره تا ثیرات مادر کارمند و شاغل بروی تربیت کودکان و اخلاق و رفتارشون که دیگه نگم!
* البته این نکته رو بگم که ممکنه زن وشوهرهایی هم باشن که شاغل هستن و مشکلی هم ندارن ولی باید یه سری مهارت هایی رو فرابگیرن که رعایتش سخته و مجالی برای بیانش توی این متن نیست.
برای فراگرفتن این مهارتها بهتره که به مشاور مراجعه بشه.
* و به عنوان نکته پایانی بگم که ما باید نگاه کنیم به اینکه هدف از زندگیکردن انسان چیه و بعد به هدف خودمون نگاه کنیم و از خودمون بپرسیم آیا هدفمون درسته و بعدش بپرسیم آیا در مسیر رسیدن به هدفمون درست قدم بر میداریم یا نه!؟!
* نویسنده: حجتالاسلام علی منصورآبادی
* آقا میگه:
از وقتی که از خونه خواهر یا فامیل خانومم برگشتیم هی میگه تو منو دوست نداری یا میگه تولیاقت منو نداری!
* وقتی از خانوم میپرسی چرا؛ میگه:
خواهرم هرسال مبلهاش رو عوض میکنه، ولی ما چند ساله که همین مبلها رو داریم، یا میگه فامیلمون برای خانومش هدیه یه گردنبدن طلا خریده و سورپرایزش کرده ولی این شوهر بی عرضه من تاحالا یه گل برام نخریده چه برسه به طلا! یا میگه: شوهرم لیاقت منو نداره وگرنه، حداقل مثل دختر خالم که شوهرش میبردش رستوران، منو هفتهای دو مرتبه ببره رستوران!
* آقا در جواب میگه: من با اونا فرق دارم! به من چه که اون زنشو میبره رستوران یا شوهر خواهرت مبلشون رو عوض کرده! چرا توی زندگیاونا دخالت میکنی! اصلا من از شوهر خواهرت بدم میاد چشم دیدنشو ندارم!
* این حرفها میتونه سبب چند تا چیز بشه
۱- عادی شدن مقایسه زندگی دیگران
۲- تقویت حس حسادت
۳- تبدیل اختلافات کوچک به دعوا
۴- دوری همسر و قطع ارتباط با فامیل
۵- ایجاد حس تنفر در مرد از شوهر خواهر یا فامیل
۶- عادی شدن حس کم بودن هدیه
یعنی هدیهها و سور پرایزهایی که همسرتون براتون تهیه میکنه دیگه به چشمتون نمیاد در اصل براتون یا کوچیک و کمه یا از روی حس حسادت براتون بی ارزشه!
* من از خانومهای اینجوری یه سوال دارم:
آیا آقاتون تاحالا شمارو رستوران نبرده؟
آیا براتون گل نخریده یا کادو و هدیه نخریده؟
پس اگر دیدین که فامیلتون تعریف میکنه شوهرم منو میبره رستوران یا برام هدیه میخره یاد هدیههای خودتون بیفتین و به شوهرتون اینجوری بگین:
فلانی به خانومش هدیه داده و قافل گیرش کرده مثل فلان زمان که تو به من فلان چیز رو هدیه دادی!
* یا مثلا بگین: فامیلمون خانومش رو هر هفته میبره رستوران مثل اون موقعه که تو منو بردی رستوران! یا مثلا میرن اون رستورانی که تو منو بردی!
* حالا ممکنه خانومی بپرسه:
اگر کاری کرده بود یا چیری خریده بود که شوهرم نخریده چی بهش بگم و حسم رو چجوری منتقل کنم؟
اینجا من میگم سکوت کنین، اگر اتفاق خیلی خوبیه شماهم خوشحال باشین و خوشحال بشین ولی لزومی نداره حتما به شوهرتون بگین! شرایط رو بسنجین، در خیلی از مواقع شاید شوهرتون نتونه یا بلد نباشه یا در توانش نباشه که اون کار رو انجام بده!
* به این فکرکنید که خیلی وقتها خیلی چیزها در زندگیتون هست و رخ میده که مختص شماست و درتوان بقیه نیست که انجام بدن !
یا خیلی سورپرایزها توی زندگیشما هست ولی شما دقت نمیکنید و چون به زندگیدیگران دقت دارین اصلا به چشمتون نمیاد!
* در آخر بگم هیچ وقت باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنین !
* نویسنده: حجتالاسلام علی منصورآبادی
* بعضی اوقات با خودم میگم: من که این همه دوسش دارم، چرا باید این قدر از دستش عصبانی شم و سرش داد بزنم؟
نمیدونم این حالت طبیعیه یا غیر طبیعیه؟
* اصلا بعضی وقتها دست خودم نیست، بعدش که به خودم میام کلی خودمو سرزنش میکنم
happiness (شادی) sadness(ناراحتی و غم),surprise(تعجب),fear (ترس) ,anger(عصبانیت) disgust(نفرت و انزجار) contempt(تحقیر)
* این هفت احساس مشترک جهانیه که وجود اون در هر انسانی کاملا طبیعیه.
* اما مهم اینه که بدونیم چیزهایی که از این احساسات، از ما صادر میشه یا جزء حالتها هستن یا اینکه از دسته رفتارها هستن.
* اکثر حالتها و بعضی از رفتارهای برخواسته از این احساسات، غیر ارادی و منشأ آن از لیمبیک مغز میباشد و اکثر رفتارهای ما و بعضی از حالتهای برخواسته از این احساسات، ارادی و منشأش نئوکورتکس مغز هست.
* چیزی که مهمه کنترلِ رفتاره.
داشتن احساس خشم جرم نیس. اینکه بعضی وقتا ازهمسرم خشمگین میشم، از بعضی کارهای بچهام ناراحت میشم، از بعضی از کارهاش تنفر دارم، جرم نیست. چون این فقط احساسه. چیزی که مهمه رفتارهای ارادی برخواسته از این احساساته .
* ما باید رفتار خودمون را کنترل یابهتر بگم مدیریت کنیم.
اگر شما از همسرتون خشگمین هستین و بر سر او داد می زنین یا احیانا بعضی از وسائل را به درودیوار می زنین واونها رو میشکنین، آمیختهای از احساس خشم و رفتار کنترل نایافته رو از خود بروز دادین.
* پس داشتن احساس خشم کاملا طبیعیه و وجود اون نشانه سلامتی شما ست. مهم مدیریت رفتارها ارادی برخواسته از این احساسه.
ممکنه به ذهن برسه که این احساس خشم هم اگر در قالب رفتار بروز داده نشه، باعث میشه که این انباشت احساسات درونی موجب عقده بشه.
بهترین راه حل اینه که احساس خودتون رو در بازه زمانی دیگری برای همسرتون بیان کنید. البته فقط بیان احساس کنید و همه تقصیرها را به گردن او نیندازید
* پس مدیریت رفتار و شیوه بیان احساس از مهم ترین مسائل بهبود کیفیت رابطه ست، که باید در مورد اون آموزش دید یا به مشاور خانواده مراجعه کرد.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
* بعضی موارد هست که نمیتونیم اون چیزی که توی دلمون هست بگیم یا اون کاری که میخوایم رو کنیم فرق هم نداره مرد باشیم یا زن.
این مثالها رو خوب ببین که تا آخر متن باهاش کار داریم.
* گاهی زن نگران شوهرشه؛ اما موقعی که شوهرش میاد خونه، طوری باهاش حرف میزنه که انگار قاتل زنجیرهایه يا انگار دنبال خوشگذرونی بوده، مثلا وقتی شوهرش برگشت بهش میگه تو هرجا باشی فقط خونه نباشی!؟ یا مثلا میری بیرون یادت میره برگردی خونه!؟ یا مثلا یادت هست زن و بچه هم داری همش کار کار کار...!؟
* گاهی مرد هم متوجه زحمات خانومشه و میدونه کلی فشار زندگی روی دوش اونه؛ اما موقعی که میاد خونه طوری برخورد میکنه که خانوم دقیقا برعکس متوجه میشه و خیال میکنه زحماتش نادیده گرفته میشه. مثلا آقا برگشته خونه و گیر میده این چرا اینجوریه، اون چرا اینجوریه، امروز خستهام از صبح سر کار بودم، دوباره اینو درست کردی، یا .....
* خیلیامون این مشکلات رو تو زندگی مشترکمون داریم پس STOP کنین بعضی وقتها بعضی چیزا ممکنه یک بیماری باشه ولی بعضی وقتها عادت بدی هست که نتایج همون بیماری رو میده مثلا نتیجهی رفتارهای بالا خیلی وقتها با بیماری alexithymia(آلکسیتایمیا) (که میتونه حتی ارثی باشه) یکی میشه، اما حتما میپرسین این بیماری چیه؟
* بیماری alexithymia(آلکسیتایمیا) یعنی: " فقر کلمات در بیان احساسات" یا " کمبود کلمات در ابراز احساسات"
این alexithymia یا نارسایی هیجانی، نوعی ساختار شخصیتیه که مشخصه اصلی اون، ناتوانی در تشخیص و تحویل احساسات خود به دیگران هست.
به علاوه افراد مبتلا در تشخیص عواطف و احساسات دیگران و قدردانی از اونها هم مشکل دارن که این مسئله منجر به داشتن روابطی سرد و بیتاثیر میشه.
* متاسفانه خیلیهامون برای خودمون یا اطرافیانمون تجویز میکنیم که: احساساتت را پنهان کن و نشون نده، چون اگه نشون بدی لوس میشه.
* از یک طرف تو خلوت، دلمون برای همسرمون لک زده و منتظریم تا دیدیمش کلی بهش محبت کنیم، از طرفی وقتی بهش میرسیم انگار لالمونی گرفتیم. انگار یک نیروی نامرئی، دهنمون را میبنده تا مبادا چیزی در مورد دلتنگیمون بگیم!
خیلی دوستش داریم اما اونقدر شهامت نداریم که دوست داشتنمون رو ابراز کنیم!
* ما، آدمای فقیری هستیم! فقیری که تو کلماتش، احساساتش را پنهان میکند.
اونقدر در بیان احساساتمون، آلکسی تایمیک هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، اونوقت براش شعر بگیم و نوحه بخونیم.
* تجربههای بالینی نشون میده اکثر موارد و رفتارهای این چنینی که اول متن مثال زدم برای خیلیامون عادت شده نه اینکه بیماری باشه پس باید اونها رو عوض کنیم تا روابط سرد نشه.
* مثلا زن باید به همسرش بگه: عزیزم از این که دیر کردی، نگرانت شدم. دلم برات تنگ شده بود، بدون تو جونم به لبم رسیده بود. آخه نمیدونی وقتی پیشم نیستی انگار تو جهنم هستم.
* یا مثلا مرد باید به همسرش بگه: عزیزم روز پر کاری داشتی. خدا قوت. من از تو متشکرم، میدونم که بیشتر زحمت زندگی روی دوش توئه. ببخشید که من کمتر میتونم براتون وقت بگذارم. الآن که رسیدم خونه هرچی خستگی داشتم در رفت. به به عجب بوی غذایی بوش تو کل محیط پیچیده بود....
* پس باید در بیان احساساتمون فقیر، ناتوان، بخیل و خسیس نباشیم. محبت رو باید ابراز کنیم تا تو دلمون نپوسه.
* نویسنده: حجتالاسلام علی محمودی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/khanevadeh_man_ir
و سایت http://www.khanevadeh-man.ir
1- میدونی چند وقته ما رو یه مسافرت نبردی، اصلا مسافرت بخوره تو سرم، تا همین پارک محله هم مارو نبردی، همش تو این خونه چپیدیم، از بس با این بچهها سروکله زدیم، مُردیم.(کمبود تفریح)
2- صبح هوا تاریک میری، شب که هوا تاریکه برمیگردی، دو شیفت کار میکنی، همه زندگیت شده کار، اصلا مابرات مهم نیستیم.(کار زیاد)
3- نمیخوای بیایی یه کم بچه هاتو کنترل کنی. از صبح تا شب که بیرونی، الانم که میای حواست به این بچهها نیست. نگاش کن داره چی کار میکنه، داره میزنه تو سر آبجیش! الان میام حسابتو میرسم.
چی کارش داری بذار بازی کنن!
تو فقط همین الانشو دیدی.(بد رفتاری با کودک)
4- الان دو ماهه میگی بریم برای عید بچهها یه لباس بخریم، هروقت میگم: یه بهانه میاری، یه بار میگی: خستم، یه بار میگی: الان کار دارم، یه بار میگی: هنوز زوده بذار بعدا میخریم. لباساش دیگه کهنه شدن، میخواییم بریم مهمونی، از خودمون ایراد میگیرن (رسیدگی به امور فرزندان)
5- راستی گفتی میخوان حقوقتون رو افزایش بدن. میخواستم اون اضافیش رو ازت بگیرم، بذارم تو یه کارت جداگونهای، باهاش کار دارم.
بذار بابا، با این گرونیا تو خرج ماهانه خودمون موندیم، تو هم میگی این چندر قاضو بده میخوام ذخیره کنم.(افزایش درآمد)
6- میدونی کی بهت گفتم برو اون قبض گاز وبرقو بده. بابا برقو قطع میکنن. هر بار که بهت میگم عین خیالت نیست، و میگیری خودتو سرگرم کار میکنی.
باشه بابا، یه لحظه صبر کن، همین کارو انجام بدم، امشب یادم بنداز خودم پرداخت میکنم. (قبض تلفن، آب وبرق)
7- هر وقت رفتی یه چیزی بخری، همیشه زیاد میخری، ول خرجی میکنی. آخه همین دوتا بس بود چرا چارتا آوردی.
گفتم: شاید بچهها بخورن.
حالا که می بینی دست بهش نزدن، زیاد شده و داره اسراف میشه
خوب من چه می دونم اینا نمیخورن (اسراف در خرید مواد غذایی)
8- تو هرخونهای میری، دور برخودت میکنی آشغال دونی، همیشه باید بیام سرجات جارو بزنم.
ای بابا، چیزی نیست، تو خودت حساسی
چیزی نیست؟! نه تو بگو چیزی نیست؟! یه نگاه بنداز چقدر کثیفه همه جا؟ فقط بلدی کثیف کنی، هیچ تمیز کردنم که بلد نیستی (نظم ونظافت منزل)
9- اون وقت که رفتیم خونه مادرت اینا، نمیتونستی یه زنگ بزنی ما منتظرت نباشیم. بعدشم که زنگ میزنی میگی خودتون ناهار بخورین من میام. میدونی چقدر مامانم برات زحمت کشیده بود.(آداب معاشرت)
10- خیلی امروز خستهام! کل بدنم درد میکنه!
آخه تو چی کار کردی؟ همش که تو خونه بودی، نهایتش نیم ساعت رفتی بیرون و برگشتی. من همش تو آشپزخونه سرپا بودم، دیگه نمیتونم سرجام باشم از بس خستهام.
تو که تو خونه بودی، من تو این گرما رفتم بیرون، دیروز هم که تا دیر وقت سرکار بودم. دیگه کلی خسته شدم(کمک در امور خانه و عدم تشکر)
11- چرا تو جمع منو ضایع کردی؟
شوخی کردم! من که قصدی نداشتم فقط خواستم دورهم باشیم ویه کم بخندیم؟
حالا همین جلو خواهرت و مامانت باید منو ضایع میکردی و منو کوچیک میکردی؟!(حمایت از همسر در جمع)
12- من بچه میخوام!
آخه تو چه میدونی اگه بچه بیاد چقدر خرج داره، بچه بیاد ما دیگه نمیتونیم مسافرت بریم، باهم تنها باشیم. بچه میخوای چیکار؟ حالا زوده!
آخه باهم توافق کردیم که بچه داشته باشیم حالا داری میزنی زیرش؟
* 1- کمبود تفریح 2- زیاد کار کردن 3- بد رفتاری با کودک 4-رسیدگی به امور فرزندان 5- افزایش درآمد 6- قبض تلفن، آب وبرق 7- اسراف در مواد غذایی یا در خرید 8- نظم و نظافت منزل 9- آداب معاشرت 10- کمک در امور خانه داری و قدردانی از همسر 11- حمایت یا عدم حمایت از همسر در جمع 12- تداخل علائق و... لیست موضوعاتی هستن که میتونن زمینه به وجود آمدن تعارض در خانوادهها باشن.
تعارض و اختلاف برای همه ست وهیچ کس از اون استثناء نیست.
افراد برای حل تعارضهای به وجود اومده، دارای چهار سبک متفاوت هستن.
1- سبک رقابتی (روش کوسه وار یا زورگویانه)
در این سبک «من» بیشتر از رابطه بین همسران اهمیت دارد. هرکسی میگه «من درست میگم، من میفهمم تو نمیفهمی و هرچی من میگم باید گوش کنی»
اینجاست که کتک کاریها، بزن بزنها، دعواها و تنشها بالا میگیره تا جایی که به زور دست خانوم رو میگیره و میبره خونه مادرش.
یا یه وقتایی داد میزنه، مگه من راننده تو هستم که بخوام ببرمت فلان جا.
زوجین ناسازگار، زوجینی که همیشه دعوا میکنن سبک رقابتی رو برای حل تعارض استفاده میکنن
2- سبک سازشی(خرس پاندا)
جایی که رابطه مهمه و «من» هیچ اهمیتی ندارم. مثل خرس پاندا خیلی نرم و ملایم هست. هرمشکلی پیش بیاد میگه: من تو زندگیم میمونم، به خاطر بچهها، از ترس آبرو و اینکه مردم چی میگن تو زندگیم میمونم.
شوهره معتاد و اصلا زندگیای به اون معنا ندارن، وقتی خانومه رو میبینی، دلت براش کباب میشه
3- سبک اجتنابی(لاک پشتی یا کناره گیرانه)
اینجا نه«من »مهمه و نه«رابطه» مهمه. میگه: ولش کن بابا، هرکار دلش میخواد بکنه. طرف میره سیگاری میشه، معتاد میشه. اصلا براش اهمیتی نداره. هرکاری دوس دارن بکنن.
آقایون معمولا اجتنابی عمل میکنن. داری باهاش صحبت میکنی، پا میشه میره
4- سبک مذاکره(جغد وار)
بهترین سبک، سبک مذاکره است. یعنی هم«من» مهمه و هم«رابطه بین همسران» مهمه. هم از هدف خودش نمیگذره هم نمیخواد رابطشون خراب بشه. بنابراین راه مذاکره وتوافق رو پیش میگیرن. برای چی همش باید من زیر بار له بشم و اون هیچیش نشه، میشینیم با هم صحبت میکنیم وبه یه توافقی میرسیم.
* بنابراین بهترین الگو در سبک حل تعارض در حل مشکلات خانواده و(family learning) سبکی است که هم «من» را در نظر میگیرد و هم «رابطه بین همسران» رو در نظر میگیرد. هیچ کدام نباید زیر چرخ دندههای دیگری له شود.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
شایان ذکر است مقاله رفع تعارض حجت الاسلام هوشیار و دو مقاله رفع تعارض با خانواده همسر از دانشگاه اصفهان ، نکات بسیاری برای نمایش نامه نویسی دارد.
* وقتی تو جمع خانوادگی قرار میگیرم، میبینم که پسرهای فامیل از شوهرم زیبا تر هستن و این خیلی اذیتم میکنه حتی گاهی اوقات احساس میکنم شوهرم رو دوست ندارم.
-وقتی تو خیابونم، اینطرف و اونطرف که نگاه میکنم، متوجه میشم خیلی موردها و دخترایی هستن که آدم دلش یه جوری میشه. آخه مردمم شانس دارن ماهم شانس داریم. آخه این زن بود گیرما اومد.
* خواهر مینا یه دست سرویس چوب گرفتن چقدر خوش رنگ و قشنگه، عجب مدلی داره. ما که تو زندگیمون هرچی خواستیم باید بریزیم تو خودمون . چندر غاز میگیره، اینم همش باید بره پای قسط و ...
* مقایسه بدترین و مرگبارترین سمه. مقایسه، زندگی و آرزوها را تبدیل به حسرت میکنه. مقایسه خوشی و تلاش و امید به آینده رو از انسان میگیره .
* این جملات هیچ کدوم شعار نیستن. همشون دارای مبنای علمی هستن.
خواه ناخواه هرانسانی دچار مقایسه میشه اما اگر یه کم دوزش بالا رفت، تبدیل به کاهش اعتماد به نفس، پمپاژ حس ناامیدی و حس ناامنی میشه. اگر این روند ادامه پیدا کنه تبدیل به اختلال افسردگی و سایر اختلالات اضطرابی میشه.
آدمی که حسوده خیلی عصبانی هم هست. مقایسه آدم رو حسود و تبدیل به یک آدم خشمگین میکنه.
* مقایسه ممکنه تو موارد زیر اتفاق بیفته
1- مقایسهی افراد مرتبط با دیگران
مثلا شوهرش رو با دیگران مقایسه میکنه. از حقوق شوهرش، از قیافه شوهرش، از اخلاق شوهرش همیشه ناراضیه؟ چرا؟ چون همیشه باخودش میگه: ببین اون چقدر ماهانه حقوق میگیره، ببین چی خریدن؟ چقدر پسرای فامیلمون خوش تیپ هستن آخه این بهرهای از زیبایی هم نبرده.
یا اینکه زنش رو با دیگران مقایسه میکنه. آخه این زنه که ماداریم، مردمم زن دارن ما هم زن داریم. مدام دخترا و زنهای دیگران رو که نگاه میکنه باخودش میگه: چقدر قیافه خانوم ما زشته. شانس تو زن هم نداشتیم.
2- مقایسه متعلقات خودش با متعلقات دیگران
مثلا وسایل منزلشو با وسایل منزل دیگران مقایسه میکنه. مدل ماشینشو با مدل ماشین دوستش مقایسه میکنه. همسرش مدام میکوبه تو سرش: فلان طلا میخوام، نمیبینی فلانی تا آرنجش طلا داره.
3- مقایسه خود با دیگران
یه وقتی از قیافه خودش ناراضیه. همیشه میگه: چقدر چاق شدم. چقدر بینی من بزرگه.
به بابا مامانش میگه: دماغمون که بزرگه، چاق که هستم، مردم از پدر مادرشون ارث میگیرن، پولی یا زیبایی ما هم ارث بردیم؟.
4- مقایسه کارها و کلا امور زندگی
هیچ کی تو این دنیا مثل من نیست. هرکسی رو نگاه میکنم میبینیم، بهتر از منه. هر کاری میکنم درست از آب درنمیاد. فلانی هرکاری میکنه، خوب از آب درمیاد.
نمیدونم مهره مار داره؟ چی داره؟
مقایسه میتونه عللی داشته باشه، یکی از علل رایج آن خود کم بینی و عقده حقارت است. البته کمال گرایی هم میتونه از علل اون باشه، ولی رایج تر همون اولیه.
* افرادی که عزت نفس ندارن و خود کم بین هستن، همیشه فکر میکنن کارای دیگران، وسایل منزل دیگران، شوهر دیگران، زن دیگران، اصلا خود دیگران بهتر از اونیه که خودشون دارن. اصلا من هر چی دارم به درد نمیخوره خود کم بینی میتونه ناشی از نواقص جمسی باشه. بهتر بگم نواقص جمسی نیست، شخص مقایسه کننده دچار اختلال شده و فکر میکنه یه جایی از بدنش، تیپش، قیافش ناقصه. یا دماغ خودشون را بزرگ تر از معمول میدونن و مدام تو آینه نگاه میکنه، اینور و اونورش میکنه، باخودش میگه: باید عملش کنم. یامیگه: من چاق هستم. یا وقتی به عکسهای روتوش کرده و آرایش کرده چهرهها نگاه میکنه، احساس میکنه باید یه لنز خاکستری یا طوسی یا سبز یا ... بذاره تا قشنگ تر به نظر برسه. بعد از اینکه لنز میذاره احساس میکنه که خیلی زیبا شده و از چهره آرایش کرده خودش عکس میگیره و میذاره تو وضعیت یا پروفایل خودش.
* خود کم بینی میتونه ناشی از سبک تربیتی والدین سرزنشگر یا کمال گرا نشأت بگیره. هرکاری قبلا انجام میداده، والدینش میگفتن: اِینجاش کجه اونجاش کجه. یا اینکه مدام تو سرش میزدن و میگفتن: از فلانی یاد بگیر .همیشه ازش انتقاد میکردن و میگفتن: خوب چرا فلانی موفق شد اما تو هیچ کاری نمیکنی.
* باید بدونیم برای ازبین بردن معضل مقایسه کارهای زیر رو مد نظر داشته باشیم
1- هیچ کس کامل نیست
2- قرار نیست همه شبیه هم باشن
3- برای از بین بردن حس کمال گرایی و نا امیدی، برای خودتون اهداف کوچیک ترسیم کنین و انجام بدین. سعی کنین از کارهای خیر کوچیک شروع کنین. مثلا میتونین به کسی کمک کنین، مبلغی پول به فقیر واقعی بدین. یا به خیریهای کمک کنین.
4- سعی کنین خودتون رو با وجود تمام نقایصی که دارین بپذیرین.
توجه به اختلال سوگیری ذهن هم داشته باشین. ذهن مقایسه گر همیشه دچار اشتباه «سوگیری» است یعنی همیشه میگرده دنبال نکات منفی، شواهد منفی بعدش بگه: آها دیدی گفتم چقدر من بدبختم.
پس هروقت خواستی بگی من چقدر بدبختم، آها دیدی ... احتمال بده دچار اشتباه «سوگیری» شدی.
5- مراقبت از روان و ذهن. برای مراقبت از روان وذهن معمولا توصیههایی مثل (relaxation) و یوگا و ... میکنن ولی بهترین راه کار اقناع و تکیه ذهنی به منبع عظیم معنوی یعنی خدا میباشد و بهترین روش برای این کار ذکر گفتن است. «الا بذکر الله تطمئن القلوب»
6- سعی کنین کارهای خودتون را خودتون انجام بدین و مسؤولیت کار را به دیگران ندین
7- برای خود حد و مرز داشته باشین. حد و مرز شخصیی که هیچ کس قرار نیست وارد آن بشه، حد مرز زن و شوهری که بچه ها قرار نیست از آن مطلع شوند، حد مرز خانوادگی که دیگران قرار نیست در آن تصرف کنن و اون رو تغییر دهند.
8- در موردی که افراد مرتبط مثلا شوهر یا زن خود را مقایسه میکنین باید
اولا: به ویژگیهای مثبت اون غیر از چهره ظاهری اون بیندیشین
ثانیا: به نقایص خود هم کمی فکر کنین
ثالثا: به شوهر یا خانوم خود از بُعد دیگری نگاه کنین. فرض کنین او پدر فرزندان شما است. آن گاه ارزشهای اخلاقی او بیشتر به چشم میاد.
رابعا:اگر در زیبایی او رو مقایسه میکنین، بدونید که همه زیبایی ذاتی نیست بلکه بخشی زیادی از اون اکتسابی است. پس به ظاهر و آرایش و پوشش و زیبایی خود برسید.
* در آخر بگم: مقایسه همیشه یک پایش میلنگد زیرا همیشه مقایسه کامل نیست و فقط شما با جلوههای ظاهری دیگران و زندگی دیگران خود رو مقایسه میکنین. مقایسه اندوه انسان رو طولانی، خشم اون رو برانگیخته و حسرت اون رو افزایش و تمام تلاشش رو نابود میکنه. وبدانید که همیشه نعمتهایی و استعدادهایی که شما دارین مادی نیست و درهمین خونه و ماشین و زیبایی شوهر و زیبایی زن خلاصه نمیشه، گاهی توفیقات و موفقیتهای در زندگی نصیب شما میشه، گاهی از نظر معنوی اون قدر بالا هستین که دیگران به شما غبطه میخورن.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی ، کانال خانواده مهربان https://eitaa.com و سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
Work to live
Don’t live to work
Know to balance your life
* جمله معروفیه که: کار کن برای زندگی کردن، زندگی نکن برای کار. پس بدان تا زندگیَت را تعادل ببخشی.
* رابطه بین کار و زندگی رابطه عکسه.
اگر نتایج رابطه بین زندگی و کار رو به ترتیب زیر در نظر بگیریم
1- فشار (Stress )
2- ناراضی ونارضایتی (Dissatisfied )
3- خوشبختی وشادی (Happiness)
4- بیکاری (Jobless )
* در صورتی که سنگینی کار بر زندگی بچربه، دو نتیجه اول رو داره. یعنی طرف اصلا خونه نیست، یه تفریح هم نمیرن. دیگه حوصله خونوادشون داره سر میره. هرکی میاد خونشون، از تو حرفاشون مشخصه که چند وقتیه تو خونه بودن وجایی نرفتن.
* اگر خیلی شدید باشه نتیجه فشار داره، یعنی هرچند امکان داره برای خود آقا فشار نباشه چون که دیگه عادت کرده یا خوشش میاد و باکارش ازدواج کرده ولی به خونواده وهمسر وبچهها فشار میاد.
* در صورتی که آقا هم خوشش نیاد وصرفا برای اینکه توذهنش اینه باید چند شیفت کار کنم تا بتونم خرجی در بیارم، هم به آقا فشار میاد هم به خونواده.
* اما اگر رابطه بین کار و زندگی در یک بالانس و تعادل باشه، احساس خوشبختی و شادی در اعضای خونواده وجود داره
* باور نمی کنید؛ امتحانش ساده است: یک روز دیرتر برید سرکار یا چند روز رو کمتر کار کنید، اونوقت خود خانوم شاکی میشه که تو چرا همش تو خونه لم دادی و کار نمیکنی، آخه مرد هم این همه بیخاصیت، پاشو بروسرکار. این همون حالت آخر یعنی حالت بیکاری و بی خیالیه که دیگه صدای خونوادش در میاد که چرا کار نمیکنی.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
* خیلی وقتها برای همه ما پیش میاد که رفتاری انجام میدیم که بعدش احساس پشیمونی میکنیم.
* یا با صحنهای مواجه میشیم، همسرمون یه کاری میکنه که خیلی به شدت عصبانی میشیم.
همش هم عصبانیت نیست، ممکنه طرف یه کاری کنه که دیگه احساس ناامیدی بکنی یا بترسی، مثلا آقا داره حرف میزنه درمورد این میگه که: من قبل از ازدواج چه رابطههایی داشتم. خانوم خیلی احساس عصبانیت میکنه.
* یا متوجه میشی که خانومت اشتباهاتی انجام داده، ممکنه این خطاها مال قبل از ازدواج شما باشه و شما خیلی احساس غیرتی بازی بهت دس بده یا اینکه خیلی از دستش عصبانی بشی.
ما مردا ممکنه تو عصبانیت کارهایی بکنیم که دست خودمون نیست.
* زنها هم ممکنه مقابله به مثل کنن یا به فکر انتقام بیفتن.
مهم ترین واصلی ترین نکته اینه که هنگام هیجان، تصمیم فوری به انجام کاری نگیریم وبهترین عملکرد، عمل نکردنه .
* موقعی که شما تو موقعیتی هیجانی قرار میگیری مثلا از صحبتهای آقات در مورد رابطهاش قبل از ازدواج احساس عصبانیت شدید میکنی و میخوای مقابله به مثل کنی و شما هم از رابطه یا خواستگارات بگی یا خانومت کاری کرده که دیگه داری جوش میاری، تو این موقع مرکز هیجانات مغز شما فعال میشه. مغز داره دستور میده به ماهیچهها و بدن شما که یه سری کارها رو انجام بده.
* اگر الان شما تصمیم فوری بگیری و کاری رو بکنی، داد بزنی، چیزی بشکنی، مقابله به مثل کنی، یا کتکش بزنی یا... ممکنه درگیر حالت هیجانی شده باشی و تصمیم تو منطقی نباشه و کاری که میکنه هم به خودت آسیب بزنه هم به خونوادت.
* چون وقتی بخش هیجان مغز شما فعال میشه و هجم زیادی از هیجان رو دارید تجربه میکنید دیگه بخش برنامه ریز و تصمیم گیر مغز فعالتیش کم میشه. این دو بخش هیجانات و تصمیم گیری باهم متضاد عمل میکنن
* برای اینکه تو دام تصمیم براساس هیجان نیفتین، برای اینکه تصمیم منطقی بگیرین، برای اینکه با تصمیم شما به کسی آسیب نرسه، یکی از راههای خوب استفاده از روش STAR هست.
1- توقف کن (Stop )
2- تفکر کن (Think)
3- عمل کن براساس منطق (Act )
4- مرور کن یا تقویت کن (Review)
توقف کن تا از حالت هیجان خارج بشی، تا تصمیم تو و عملکرد تو نتیجه ناخواسته عصبانیت و ترس و ناامیدی و سایر هیجانات تو نباشه که بعدا احساس پشیمونی کنی
وقتی توقف میکنی هیجانت فروکش میکنه ، اون وقته که بخش کورتکس پیشانی شما فعالیت خودش رو شروع میکنه وتازه میتونی تصمیم منطقی بگیری
البته بعضی وقتها هست که خیلی وقت میخواد که عصبانیتت، ناراحتیت و تنفرت فروکش کنه، شاید یک ماه طول بکشه. بعضی وقتا پیش میاد که تا یک ماه تو دلته و هروقت به یادش میفتی داغ دلت تازه میشه.
* وقتی توقف کردی، بهترین کار فکر کردنه. درواقع فکر کردن با توقف حاصل میشه چون تا توقف نکنی هیجانت نمیذاره فکر منطقی بکنی چون بخش کورتکس مغز شما با هیجان زیاد فعالیت درستی نداره.
* فکر کن که چرا عصبانی شدم؟ چه اتفاقی باعث عصانیتم، ناراحتیم، ناامیدیم، تنفرم شده؟ بهترین تصمیم رو براساس فکر بگیر
براساس همین تفکر منطقی عمل کن
وقتی عمل کردی، مرور کن که چی کار کردی و چی کار نکردی. کاری که انجام دادی اگه میشه بهتر انجامش داد، بهتر انجامش بده.
* اگر مرحله عمل و مرور برات سخته لااقل دو مرحله اول یعنی توقف و تفکر رو انجام بده.
* پس بعضی وقتها تو زندگی، بهترین تصمیم، عمل نکردنه و بهترین عکس العمل عکسِ عمل یعنی عمل نکردنه.
* نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
دكتر محمد صفدري متخصص و جراح مغز و اعصاب و فلوشيپ فوق تخصصي نروتروماي مغز و اعصاب و ستون فقرات در كنگره (سلامت و فرهيختگان سالمند) بيان نمود:
مغز انسان در ۶۰-۸۰ سالگی بیشترین کارایی خود را دارد. متأسفانه، افراد مسن، غالباً افرادی با تواناییهای فکری رو به افول تلقی می شوند در حالیکه مطالعات و پژوهشهای اخیر، خلاف این را نشان میدهد. اما چرا اینچنین است؟
تحقیقات علمی ثابت کرده استکه مشکل اصلی، خود افراد مسن هستند. زیرا آنها
1. در زمان بازنشستگی تمام روز خود را با تلویزیون سر می کنند(ضروریست بدانیم که تلویزیون ضریب هوشی را کاهش داده و برعکس، رادیو آنرا تقویت میکند) و بعد از سن و سالی، به خود، بی توجه میشوند.
2. بسیاری از سالمندان، از بیماریهای جسمی زیادی در رنجند و مصرف داروهای متعدد، آنها را مسموم کرده و تمایل به انجام کارهای خارج از روال را نیز در آنها از بین میبرد.
برخی از دانشمندان استدلال میکنند که مغز یک فرد مسن، از انعطاف پذیری بسیار بیشتری نسبت به آنچه تصور میشود، برخوردارست. در این سن نیمکره های مغز تعادل بیشتری دارند و فرد قادرست همزمان از هر دو نیمکره خود، استفاده کند.
همگام سازی نیمکره ها "خلاقیت" را افزایش داده و امکان می دهد مشکلات بسیار پیچیده ای را حل کنید. به همین دلیل، در میان افراد بالای 60 سال میتوان شخصیت های زیادی را پیدا کرد که اخیراً، کار خود را بعنوان افراد خلاق و نوآور آغاز کرده اند. مطمئناً مغز آنها همانند جوانی سریع نیست، اما "تواناتر" است! و با افزایش سن میتوانید تصمیمات خوبی اتخاذ کرده و از احساسات منفی تاثیر کمتری بگیرید.
اوج فعالیت مغزی در حدود 70 سالگیست، زمانیکه مغز با "ظرفیت کامل" و شادابی تمام و قدرت مطلق و بهینه، شروع به کار میکند. با گذشت زمان، مقدار "میلین" در مغز افزایش می یابد، ماده ای که به عبور سیگنال بین نورونها کمک می کند و دقیقاً در 60-80 سالگی است که بدن حداکثرِ مقدار این ماده را، تولید میکند.
مغز یک فرد مسن مسیر صرفه جویی در انرژی را یافته است؛ او از انتخاب راه حل های فرعی اجتناب کرده و فقط "بهترین" راه حل ها را برای حل یک مساله بر می گزیند.
باید بدانید که:
۱- با افزایش سن نورونهای مغزی شما نمی میرند. بلکه اگر کار ذهنی انجام ندهید، ارتباطات ما بین نرونها کم و شیارهای مربوط به آنها محو میشود. (شیارهای مغزی، الگوهایی هستند که رفتار شما را تشکیل میدهند. هرگاه رفتاری ترک شود شیار مربوط به آن، کم عمق تر و کمتر میشود تا حدی که محو میگردد.)
۲- اختلال حواس، ضعف حافظه و حواس پرتی، به دلیل تمرکز بیش از حد بر اخبار یا اطلاعات بد، ظاهر میشود. بنابراین بکوشید که هرگز بر روی مزخرفات، تمرکز نکنید. خبرهای بد، همیشه وجود دارند اما تمرکز حداکثری شما باید بر رخدادهای نوید بخش و خبرهای خوب معطوف شود. (پیدا کردن خبرهای خوب و تمرکز بر آنها، یک امر کاملا ارادیست، پس هوشیارانه زندگی کنیم)
۳- از سن 60 سالگی، انسان از هر دو نیمکره استفاده میکند و سیطره نیمکره غالب از میان میرود. بکوشید که درین سن عادات خود را عوض کنید، با دست مخالف بنویسید، فعالیتهای هنری را آغاز کنید، بطور حرفه ای درگیر فعالیت های ورزشی شوید، زبان یا موسیقی بیاموزید و حتی رویاهای زندگی خود را از سر بگیرید.
۴- با یک زندگی سالم، پر از فعالیتهای ذهنی، تواناییهای فکری شما نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه پیوسته رشد میکند. این مهارت ها تازه در 80 سالگی و گاهی در 90سالگی، به اوج میرسند.
۵- اگر ضعفهایی چون بینایی، شنوایی، حرکت، لامسه، بویایی و... شما را مضطرب کرده و توانایی هایتان را تحت تاثیر قرارداده، به جای افسردگی و استیصال، هرچه سریعتر به داد خود برسید و بدانید
بخش زیادی از نقایص با مشاوره رفتاری و علمی جبران پذیرند یا مرهم می پذیرند. (هرگز از کاربرد عینک، سمعک، عصا، ولیچر و... ) نهراسید.
بدانید تنها چیزیکه از دست رفتن آن جبران ناپذیرست، قوای فکری و مهارتهای ذهنی شماست، پس سریعا خود را دریابید و اینگونه مهارتها را تقویت کنید.
۶- از انجام تمرینات ذهنی مداوم و "به ویژه چهارعمل اصلی" غافل نشوید، این تمرینات، سهم بسزایی در پویایی ذهنی و جوان نگهداشتن مغز شما دارند.
7. در مورد وقت گذاشتن برای تلویزیون و گوشی تجدید نظر کنید و دارو را فقط به موارد ضروری با تشخیص پزشک اکتفا کنید
شما تا رسیدن به سن شکوفایی ذهنی (90 سالگی) هنوز راه درازی در پیش دارید.
https://salamat.ir/index.php?newsid=3395
این مقاله در اینترنت باعث تفکر راجع به زندگی شده است. مقاله توسط یک خانم نویسنده بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است:
دارم به خانه سالمندان میرم. مجبورم. وقتی زندگی به نقطه ای میرسه که دیگه قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هات به نگهداری از فرزندان خودشان مشغولند و نمی توانند ازت نگهداری کنند، این تنها راه باقیمانده است.
خانه سالمندان شرایط خوبی داره،اتاقی ساده. همه نوع وسایل سرگرمی داره، غذا خوشمزه است، خدمات هم خوبه. فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست.
حقوق بازنشستگی من به سختی می تونه این هزینه رو پوشش بده. البته اگه خونه خودم رو بفروشم به راحتی از پس هزینه اش برمیام. می تونم در بازنشستگی خرجش کنم تازه ارث خوبی هم برا پسرم بذارم. پسرم این را خوب می فهمه: «پولها و اموالت باید به خودت لذت بده. ناراحت ما نباش»
حالا من باید برا رفتن به خونه سالمندان آماده بشم.
به هم ریختن خانه به خیلی چیزها برمی گرده. جعبه ها، چمدانها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگیست: لباسها و لوازم خواب برای تمام فصول.
از جمع کردن خوشم میامد. کلکسیون تمبر، صدها نوع قوری دارم. کلکسیونهای کوچک زیاد، مثل گردنبندهای از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل. عاشق کتابم. کتابخانه ام پر از کتابه
از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم. دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که میشه در یک آشپزخانه پر تصور کرد. ده ها آلبوم پر از عکس و...
به خانه پر از لوازم نگاه میکنم و نگران میشم.
خونه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی داره. دیگه جایی برای اونهمه وسایلی که یک عمر جمع کرده ام نداره.
یک لحظه فکر میکنم مالی که جمع کرده ام دیگه متعلق به من نیست.در واقع این مال متعلق به دنیاست.ثروتی هم که در آینده خواهد آمد تعلق به کسی ندارد. قصر چه کسی شهر ممنوعه است؟امپراطور فکر می کرد قصر متعلق به خودشه ولی امروز متعلق به مردم و جامعه است.
به اینها نگاه می کنید با آنها بازی می کنید از آنها استفاده می کنید ولی نمی تونید آنها را با خودتون به گور ببرید.
می خوام همه اموالم رو ببخشم ولی نمی تونم. هضمش برام مشکله. از طرفی بچه ها و نوه هایی که برا کارم و جمع آوری اینهمه چیز ارزش قایل باشند کم هستند. می تونم تصور کنم که آنها با اینهمه چیزی که با سختی جمع کرده ام چطور برخورد می کنند: همه لباسها و لوازم خواب دور ریخته می شه. عکسهای با ارزش نابود میشه، کتابها فله ای فروخته میشه. کلکسیونهام چی؟ اگه دوستشون نداشته باشی از خودت دورشون میکنی. مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته میشه.
درست مثل پایان عمارت قرمز می مونه: تنها یک تکه تمیز سفید به جا می مونه.
از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم چند تکه برداشتم،چند تا وسیله آشپزخونه، و چند تا از کتابهای مورد علاقه ام، و چند تا قوری چای.کارت شناسایی و شهروندی و بیمه و سند خونه و البته کارت بانکی.تمام.
این همه متعلقات منه. میرم و با همسایه ها خداحافظی می کنم. سه بار سرم را به طرف درب خانه خم میکنم و آن را به دنیا می سپارم.
بله در زندگی، شما روی یک تخت می خوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیه اش برای تماشا و بازیست.
بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند:ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم.
دور خودتان را برا خوشحال شدن شلوغ نکنید.
رقابت برا شهرت و ثروت خنده داره. زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست.
افسوس که هر چه برده ام باختنیست،
برداشته ها تمام بگذاشتنیست،
برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت،
بگذاشته ام هر آنچه برداشتنیست
* دوستان عزیز بالای ۶۰سال به این فکر کنید که در سفر زندگی چه چیزی رو قراره با خودتون ببرین؟
خودتون رو از دست وسایلی که لازم ندارین،خورده نمیشه،پوشیده و استفاده نمی شه نجات بدین. سالم و شاد باشین.
به نام خدا
نشاط خانواده ها با گردش های نیم روزه و یک روزه در تهران
دریافت فایل مبانی نظری نشاط در اسلام و راهکارهایی مثل: هنردرمانی، بازی های خانوادگی و ...
آشنایی با مسیرهای گردشگری
* خیلج فارس: دریاچه شهدای خلیج فارس- برج میلاد
* طبیعت گردی: دریاچه شهدای خلیج فارس- باغ ملی گیاه شناسی
* شهرک سینمایی: شهرک سینمایی غزالی (کیلومتر 15 جاده مخصوص)- موزه خودرو
* پرواز: برج آزادی- نمایشگاه صنایع هوایی
* سه برج: برج طغرل - برج آزادی- برج میلاد (با در نظر گرفتن فاصله فیزیکی آن ها)
* زیارت در ری: حضرت عبدالعظیم - رصد خانه، موزه و مرکز مشاوره حرم
* ری باستان: برج طغرل- ابن بابویه - چشمه علی- ته میل- برج سکونت- بی بی شهربانو
* امامزاده: کوچه امامزاده یحیی - سرای کاظمی -حمام نواب- امامزاده یحیی
* گذر ادیان: موزه دوران اسلامی (خ امام خمینی)- موزه آبگینه- خیابان سی تیر- موزه مردم شناسی ارامنه
* طهران قدیم: موزه ابگینه (خ سی تیر)-کلیسای حضرت مریم-دبیرستان فیروز بهرام - آتشکده ادریان (خ جمهوری)
* اسطوره های انقلاب2: خانه موزه شهید چمران (خ 15 خرداد، محله سرپولک)- خانه موزه شهید رجایی(خ مجاهدین اسلام)
* بهارستان: عمارت مسعودیه- موزه دکتر چمران- امامزاده اسماعیل - میدان بهارستان
* تماشاگه: باغ موزه نگارستان (بالاتر از میدان بهارستان)- خانه موزه مقدم- خانه تیمورتاش (موزه جنگ)
* موزه قرآن: خیابان سپه -میدان حسن آباد- موزه مقدم- موزه قران
* علم و هنر: میدان مشق - موزه علوم و فناوری- خیابان سپه - سردرب باغ ملی- موزه ملک- موزه ارتباطات
* موزه گردی: موزه بانک ملی ایران- موزه سکه (خ امام خمینی)- سر در باغ ملی- موزه ملک
* باغ ملی: کاخ گلستان(خ 15 خرداد، م ارگ) - سر در باغ ملی (خ امام خمینی)- موزه ملی - برج میلاد
* موزه: رضا عباسی (خ شریعتی نرسیده به پل سیدخندان) - موزه هنرهای معاصر - پارک لاله- موزه فرش (تقاطع فاطمی و کارگر)
* اسوره های انقلاب1: خانه موزه شهید بهشتی(خ شریعتی، خ دستجردی)- خانه موزه شهید مطهری(خ شریعتی، خ دولت)
* تهران امروز: پل طبیعت(بزرگراه مدرس)- باغ کتاب- موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
* موزه گردی انقلاب: باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس- باغ موزه قصر
* ادب و هنر: موزه تماشاگه زمان (زعفرانیه)- موزه موسیقی (میدان تجریش، خ شهید دربندی)
* شمیران: قلمستان(محله باغ فردوس)- موزه سینما- موزه موسیقی- خانه دکتر حسابی- باغ موزه ایرانی- امامزاده صالح
* شمیرانات: امام زاده قاسم -کاخ نیاوران- موزه حیات وحش داراباد
* کاخ موزه: کاخ موزه سعد اباد- کاخ موزه نیاوران- امامزاده صالح - میدان تجریش-تکیه و بازار تجریش
* تاریخ در گذر زمان: کاخ موزه سعدآباد- حسینه جماران- خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی (جماران)
* نوجوان: هیومن پارک، دکتر لند، موزه حیات وحش دارآباد، کوه نوردی دارآباد
* تور هیجان: سورتمه تهران-سینما پرواز- سافاری- ماشین کوبنده- پارک ژوراسیک
* بام تهران: بام تهران (خ ولنجک، پیاده روی مسیر تندرستی)- برج میلاد
* برج میلاد: سورتمه تهران (دربند و یا توچال)- برج میلاد
* بام تهران: پیاده روی توچال- تله کابین- تفریح در ایستگاه پنجم تله کابین
* باغ گردی: باغ پرندگان- باغ مینیاتوری (خ جانبازان غربی نبش بزرگراه امام علی)
* لویزان: باغ پرندگان - امامزداه 5تن لویزان شیان-پارک جنگلی
* کوه نوردی، طبیعت گردی، بازدید از مناطق سبز و دیدنی لواسانات، سوهانک، شهر ری، کرج / سینما گروهی و خانوادگی از فیلم های ارزشمند
* بازدید از نمایشگاه های بین المللی (مهم در شبکه سازی شغلی، خلاقیت و ایده های نو) بررسی ماهانه سایت www.calendar.iranfair.com
* پینتبال و اسب سواری باشگاه شهیدسلیمانی (بزرگراه شهید بابایی) آگاهی از تخفیف سایر مراکز در سایت های: نت برگ www.netbarg.com و تخفیفان www.takhfifan.com و دابی آفر www.off.dabi.ir و گلدتگ www.goldtag.net و کانال تخفیف www.offch.com